بدون عنوان
بدون عنوان
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز که همین شوق مرا خوب تریتم کافیست
بدون عنوان
بر سرم قرآن و دستانم به سوی آسمان از خدامی خواهمت امشب اجابت میشوی؟
بدون عنوان
من به غمگین ترین حالت ممکن شادم تو به آشوب دلم ثانیه ای فکر نکن
بدون عنوان
ب انتظار فصل تو تمام فصل ها گذشت
بدون عنوان
می دونم میاد یه روزی میگیرم دستات و راحت آرزوم اینه دوتایی من و تو حرم زیارت
بدون عنوان
چندیست زبانزد خلایق شده ایم قربانی افشا حقایق شده ایم گفتیم عیان نمی شود شد، باشد دزدی که نکردیم که عاشق شده ایم
بدون عنوان
از غیرت مردانه ما واهمه کردی انگار که در غیرت مان مار بوآ بود حالا که تو دل بردی و من غیرت محضم یادت نرود وعده ما حجب و حیا بود
بدون عنوان
یک روز تمام جمعه هایم را با تو میگذرانم انقدر که تمام روزهای هفته بمیرند از حسادت